گسترش ویلا پلانتا، که موزه Bündner Kunstmuseum را در خود جای می دهد، تمرینی برای ادغام در یک مجموعه شهری است. علیرغم محدودیت های شدید طرح،https://maktabdata.ir/product/museum-physical-table طراحی تلاش می کند تا حجم بیرونی آن را با معکوس کردن نظم منطقی برنامه به حداقل برساند. این موزه هنری با مساحت 6700 متر مربع در شهر تاریخی آب و منظره ووژن در استان ژجیانگ واقع شده است و به هنرمند و نویسنده مشهور شهر زادگاه مو شین اختصاص دارد. مو شین، یک شخصیت پیچیده و الهام بخش بود، او نه تنها یک هنرمند مشهور مناظر و نقاشی های انتزاعی بود، بلکه به همان اندازه به عنوان یک محقق، شاعر و نویسنده موفق بود. این ساختمان نه تنها از پیچیدگی کار این هنرمند الهام گرفته است، بلکه نوشتههای او نیز تحت تاثیر زندانی شدن پی در پی او در جریان انقلاب فرهنگی در اوایل دهه 1970 و تبعید نهایی او به غرب قرار گرفته است. مو شین تحت تأثیر این تجربیات و تربیت علمی خود، فضاسازی کرد. فضا، نه تنها در نقاشی چندلایه خاطره انگیز از مناظر انتزاعی، بلکه در نوشته هایش که منعکس کننده گسترش ذهنی ذهن در محدودیت های فیزیکی واقعی است. کانال بزرگ پکن-هانگژو باستانی فرهنگ باشکوه Wuzhen و ارزش تاریخی طولانی شهر به خوبی حفظ شده در جنوب رودخانه یانگ تسه را پرورش داده است. تا به امروز، چشمانداز متراکم از کانالها، خیابانها، بازارها، حیاطها، پلها و ایوانها با چند قرن قدمت را تجربه میکنید. این موزه با اقتباس از بافت شهری شهر آبی باستانی 1000 ساله دوران کودکی مو شین، خود منظره ای از تجربیات متقاطع است. مجموعهای از حجمهای بتنی معماری رنگی ریختهشده در محل در رابطههای مقطعی متفاوت با کانال و «خیابان»، این تجربیات را بهعنوان گالریهای منحصربهفرد و عناصر برنامه در خود جای میدهند که بازدیدکنندگان را به سرگردانی در «منظره» دعوت میکنند. با کیفیت دائمی در حال تغییر فضاهای ایجاد شده توسط تقاطع حجم ها، مرزهای “خیابان” و لبه آب، بازدیدکننده گسترش فضا را نه تنها در قلمرو فیزیکی بلکه به عنوان پلی به دنیای پیچیده مو شین تجربه می کند. . توضیح طراحی مطابق با سلایق ساده مو شین، موزه شامل حجم های مجزای متعددی است که شامل هشت گالری است که در امتداد محوری شناور بر روی سطح دریاچه یوانبائو قرار گرفته اند. باریک و ظریف، به مکانی ضروری در گوشه منظره و آرام Xizha، Wuzhen تبدیل شده است. روند طراحی موزه تلاشی برای انعکاس زندگی شخصی و فلسفه مو شین بود. به این ترتیب، یک محیط مکعب سفید کاملاً غیر قابل بحث بود. گالریهای موزه کم نور هستند و فقط نمایشگاهها برجسته شدهاند. محیط تاریک کلی منعکس کننده آن چیزی است که خانه خود مو شین که بسیار تاریک بود، با تمام کرکره ها و پرده ها معمولاً کشیده شده بود. هنر، نوشتار و مصنوعات که معمولاً از نظر ابعاد فیزیکی بسیار کوچک بودند، عمدتاً به صورت افقی بر روی میزها و ویترین ها ارائه می شوند. خود موزه داستانی را در مورد هنرمند نشان می دهد که از تجربه سفر به موزه شکل گرفته است و به بازدیدکننده یک رابطه یک به یک با زندگی و کار مو شین ارائه می دهد. در سال های اخیر، ووژن به یکی از پربازدیدترین مقاصد گردشگری در چین تبدیل شده است. به دلیل حجم بالای تردد بازدیدکنندگان، دسترسی و زمان ساخت و ساز در ساعات خاصی از روز و بخش هایی از ماه محدود بود. موقعیت روستایی آن همچنین منجر به مشکل در تامین مواد و سازندگان محلی می شود. یک حفاری تختهای با تثبیت شیب بتن با درجه پایین ریختهگری در محل، امکان حذف موقت آب اطراف سایت را برای کار فونداسیون و ریختهگری ساختار بتن اکسپوز معماری رنگی (AEC) فراهم کرد. مخلوط AEC بهطور ویژه بهگونهای فرمولبندی شده است که خود متراکم باشد و امکان ریزشهای آهسته طولانی از فرمهای عمیق و سطوح کنسولی بزرگ را که با قالببندی تخته کاج جنوبی با سیم برسخورده سفارشی با دقت تعدیلشده داخل و خارج از سطح قرار میگیرد، میدهد. بافت AEC به طور هدفمند دستکاری شد تا بیانی دلسوزانه به مناظر آبرنگ مو سین برس جوهر بدهد و محیط آرام کنار آب را تکمیل کند. رنگ به رنگی بسیار روشن دستکاری شده که جایی بین قهوه ای روشن و بژ است. از آنجایی که بتن شکلی انعطاف پذیر و صادق است، بیان نهایی برای بیان حس خاصی از هنر و گرما در نظر گرفته شده است. از تجربیات گذشته دریافتیم که بسته به منطقه، بتن رنگ های متفاوتی دارد. در استان ژجیانگ و منطقه دلتای رودخانه یانگ تسه، به طور کلی رنگهای خاکستری روشن دارد. در چین و ژاپن، بر خلاف ایالات متحده یا اروپا، بتن سازه ای ساخته شده از سیمان سفید مجاز نیست زیرا گرمای هیدراتاسیون و فرآیند پخت بسیار حساس است. به همین دلیل، آزمایشهای متعددی برای یافتن رنگ و عملکرد مناسب با مخلوطی از سیمان خاکستری، سرباره، ماسه، سنگدانههای محلی، اکسید تیتانیوم (رنگآمیزی سفید) و کمی اکسید آهن انجام شد تا این رنگ خاص را به آن بدهد. بتن خود متراکم همچنین امکان ریختن موفقیت آمیز را در اطراف تراکم بالای میلگرد و ستون های صلیبی بزرگ فولادی در داخل دیوارهای بتنی بدون لرزش فراهم می کند. با توجه به اندازه های متنوع حجم های گالری نمایشگاه، از سازه دال و تیر، دال های وافل اکسپوز و SRC بسته به بارهای سازه و دهانه ها استفاده شد. از آنجایی که سطوح بافت دار AEC بخشی از ویژگی معماری ساختمان در نمای بیرونی و همچنین داخلی بود، عایق پلی استایرن با چگالی بالا در بین قالب هایی که توسط میله های اتصال قالب در جای خود نگه داشته شده بودند استفاده شد. از آنجایی که پیمانکار عمومی هیچ تجربه قبلی با AEC نداشت، مجموعهای از ماکتهای مشخص، دورههای آزمایش و خطا و مدیریت ساخت و ساز تمام وقت در سایت از تیم طراحی وجود داشت تا موفقیت AEC را به عنوان یکی از ویژگیهای کلیدی معماری تضمین کند. از این رو، یک فضای عمومی جدید ایجاد می شود که باغی را که ویلا را احاطه کرده است و با باغ های ساختمان های مجاور ادغام می شود، ایجاد می شود. این معکوس برنامه ای شامل قرار دادن فضاهای نمایشگاه در زیر سطح زمین است، به گونه ای که حجم در حال ظهور، بالاتر از سطح خیابان، فقط شامل فضاهای دسترسی عمومی باشد. ردپای کاهش یافته حجم امکان گسترش باغ موجود را فراهم می کند و انسجام گروه را بهبود می بخشد. گسترش به عنوان یک ساختمان مستقل، مستقل از بنای تاریخی درک می شود، حتی اگر تلاش های اصلی طرح در تفسیر مجدد مفاهیمی است که اجازه می دهد گفتگوی معماری بین دو ساختمان در یک رابطه روشن و منسجم برقرار شود که پیوستاری بین این دو ساختمان است. ویلا پلانتا و گسترش آن این گفتوگو بین ساختمانهای جدید و قدیمی مبتنی بر تعادلی است که بین ساختارهای کلاسیک آنها وجود دارد، اشاره واضحی به تأثیر پالادی در ویلا پلانتا و تزئینات آن. در مورد سازماندهی فضایی آنها، هر دو ساختمان دارای یک پلان متقارن مرکزی هستند و هر دو از هندسه به عنوان ابزاری برای انسجام استفاده می کنند. در فرمت، این پیکربندی کلاسیک همچنین امکان سادهسازی سیستم سازهای و سازماندهی سالنهای نمایشگاه را در سطوح پایینتر فراهم میکند. در مورد سیستم تزئینی، تزئینات ویلا پلانتا از تأثیرات شرقی منشأ آن صحبت می کند، در حالی که در گسترش، سیستم ترکیبی نماها بیانگر و استقلال آن را نسبت به ویلا تقویت می کند. هر ساختمان هویت خود را بر اساس اصول مشترک (ساختار و تزئینات) به نمایش می گذارد تا ایده یک کل را تقویت کند. روند پاکسازی عناصر زائد که با طرح های پیلونا و لوزان آغاز شد در موزه بوندنر به نقطه بلوغ می رسد. در اینجا، طراحی هر چیزی را که ساختار، ساخت و تقسیم برنامهای نیست، که همه در یک کل واحد متحد شدهاند، از بین میبرد.